روژان روژان ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

گل زندگی

شرح حال روژان جونی

خدایا شکرت دخترم دیگه برای خودش خانمی شده و خیلی آروم خانم خانما تا چیزی را میخواد حتما باید سریع دریافتش کنه وگرنه شروع میکنه به گفتن ( اِ )  البته خیلی بامزه میشه عاشق موبایل و کنترل تلویزیون و البته تلفن حمام رفتن را هم خیلی دوست داره و تا در حمام باز میشه با روروئک می دوه تا سریع خودشو برسونه یه وقت جا نمونه از آب .کلاً دختر بسیار شیطون و البته اون چیزی که من میخواستم داره میشه. کلاغ پر را به طور حرفه ایی بازی میکنه و تا میگی جوجو بلند میگه بررررررررررر بچه ها را هم خیلی دوست داره و سریع میخواد بره بغلشون و شروع میکنه به ناز شون کردن . عاشق مامان من هم شده خیلی بهش وابسته شده. ...
11 مهر 1391

نه ماهگی روژان جونی

سلام عشق مامان نازنینم 9 ماهگیت مبارک فدای اون چشمای نازت بشه مامانی که کلی توی این ماه شکوفا شدی دختر ناز مامان دیگه شما کاملاً میشینی . غذا هم خیلی خوب میخوری تازه عاشق موبایل هستی و حسابی دردی هم شدی . ولی مامان جان شما هنوز چهار دست و پا نمیری ولی میشینی با اسباب بازیهات بازی میکنی. دارای روز به روز خانم تر میشی.راستی مامان جان یاد داشت می رفت شما الان یک ماهی هست که حسابی دست دسی هم میکنی و از خنده غش میکنی. چه احساس قشنگی وقتی تو را دارم.   ...
27 شهريور 1391

شش ماهگی روژان جونی

روژان  جونم نیم سالگیت یا همون 6 ماهگیت مبااااااااااااااااااااااااااااااااااارک دختر نازم الهی من قربونت برم که انقدر عزییییییییییزی انقدر نفسیییییییی انقدر عشقیییییییییی مامانی 6 ماه از اومدنت به زندگی ما گذشت. انشاالله همیشه سالم و شاد و خرم باشی گلم. جیگر مامان ، مامان دیگه میره سرکار و شما را میذار خونه مامانی .خدا شکر شما دختر خیلی آرومی هستی و مامانی را اذیت نمیکنی . روژان جونم وقتی من سرکارم دلم برات خیلی تنگ میشه و وقتیکه میام خونه همش بغلمی تا شب . قربونت بشم که تو انقدر نازی   ...
5 تير 1391

روز پدر

خدایا!!!! بهتر از بهشت هم داری .............. برای زیر پای پدرم میخوام .................. روز پدر بر تمامی پدران مبارک ...
15 خرداد 1391

روژان در آستانه شش ماهگی

دختر من سلام امروز می خواهم مامان جان از کارهات بگم ،دیگه کاملاً بر می گردی و همش سرت میاری بالا دوست داری بنشینی. مامان جان دیروز بردمت چکاپ دکتر خیلی خوب این ماه وزن گرفتی .وزنت شده ٦٨٠٠ کیلوگرم. عزیزم من آخر این ماه دیگه باید برم سرکار از اینکه شما را باید تنها بذارم ناراحتم ولی مامان جان چاره ای نیست من باید برم دیگه سرکار .     ...
11 خرداد 1391

اولین غذا خوردن روژان جونی

  سلام به موش موشک مامان روژان گلم عزیزم بعد ار پایان چهارماهگیت . به توصیه دکترت میبایست چهار ماه نیمه که میشدی برایت غذای کمکی شروع میکردم . و امروز اولین روزی بود که شما گل خانم غذاخور شدی مبارکه عزیزم .     غذات فرنی بود و میبایست یک قاشق مرباخوری نوش جان میکردی  توجه : شروع غذاي كمكي با فرني آرد برنج است كه روز اول از یک قاشق مرباخوری یکبار در روز (ظهر) شروع شده و کم کم به مقدار و دفعات آن اضافه میشود. ( تا به 10 قاشق مرباخوری برسه )     خدارو شکر که دوست داشتی، خداروشکر که اشتها داشتی مبارکه دخترم غذا خوردنت م...
15 ارديبهشت 1391

4 ماهگی و واکسن این ماه

سلام نازگلم ماهگرد ٤ ماهگیت مبارک باشه عزیزم...بزار بوست کنم به به خیلی چسبید عزیزم روز ٤شنبه با بابا رفتیم واکسنتو زدیم .این دفعه فقط رو یه پات بود ...الهی بمیرم برات وقتی داشتن واکسن و میزدن داشتی برای بابا میخندیدی ولی همین سوزنش فرو رفت یه دفعه از گریه سیاه شدی ... بعدش هم که تا دیشب خونه ی مامانی بودیم تا اگه تب کردی مامانی کمکمون کنه...بعداز ظهرش دیگه درد پات زیاد شده بود و با گریه میجیغیدی و اصلا ساکت نمیشدی ..نصف شب هم که میخواستم بهت شیر بدم دیدم یه کم داغ شدی پس استامینوفنتو دادم و با مامانی با دستمال خیس ولرم یه کم دست و پا و صورتتو مرطوب کردیم که خدا رو شکر تبت اومد پایین و خواییدی...اخه تب که داشتی نمیتون...
13 ارديبهشت 1391

مهندس کوچولو

سلام الان روژان من خوابیده و فرصت زیادی ندارم فقط میخوام یه کوچولو از عشق من در حال تکامل یافتن بنویسم. این روزا بیشتر از هر وقتی با دیدن روژان و بزرگ شدنش خدارو شاکرم.شاکرم به خاطر این هدیه ی نازی که به ما داده . تکامل دخترم شده تو این ماه:  وزن :5500 قد :63 دور سر :41  دیروز روژان من تو سه ماه و بیست و شش روزگی اولین غلت خوردن رو تجربه کرد و کلی منو ذوق مرگ کرد که سریع از اون لحظه ی شیرین عکسیدم دخترکم امروز یک خانوم مهندس شده بود .داشت به وبلاگش حسابی نگاه میکرد.    عکس در ادامه ی مطلب... ...
13 ارديبهشت 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل زندگی می باشد